.من مجموعِ آن چیزهایی هستم که بر من ذکر شده است
ابن عربی
کلمه ی جوهر در فارسی معناهای متعدی دارد: مرکب، ذات، گوهر، مغز و اصل.
پروژه ی جوهر شامل اشکدانهایی است که به جای اشک از جوهر پر شده اند. جوهری که از کلمات پس گرفته شده تا به کلماتی دیگر تبدیل شوند. هر بار که کلمه ای شسته میشود سایه ای از خود به جای میگذارد و هر بار که جوهر که از کلمه ای پس گرفته میشود کم .رنگ تر مینویسد. در این میان هیچ صدا و کلمه ا ی از میان نمیرود و هر کلمه به کلمه ای دیگر بدل میشود
باز پس گرفتن جوهر از کلمات فرصت نوشتن کلمه ای دیگر .است. شستن کلمات جوهر را از کاغذ پس میگرد و گریستن روح را میشورد و جلا میدهد بعضی معتقدند که در گذشته زمانی که اشکدانها را در مقابر میگذاشتند هر چه اشک بیشتری در اشکدانها ریخته .شده بوده سوگواری طولانی تر بوده است واین تا زمانی ادامه پیدا میکرد که اشکها تبخیر شوند. جمله ای که روی طومارهای کاغذ بارها نوشته شده مکررا میگوید : آینده، تنها بخشی از گذشته است که به فراموشی سپرده شده. کلمه ای از کلمه ای دیگر زاده میشود هیچ صدایی از بین نمیرود و ناپدید نمیشود. موسيقي به کلمات و کلمات به موسیقی مربوط هستند. رودخانه و آبشار هر دو از یک باران سیراب میشوند اما از جغرافیای متفاوتی سرازیر میشوند این جریان نمی ایستد. آینده، تنها بخشی از گذشته است که به فراموشی سپرده شده.
پ.ن: جمله ی روی طومارها به یاداشتی از دفترم در ۱۳۹۲ ارجاع میدهد.